معنی odraczać - جستجوی لغت در جدول جو
odraczać
تعطیل کردن، استراحت کن
ادامه...
تَعطیل کَردَن، اِستِراحَت کُن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
doradzać
مشورت دادن، مشورت کنید، مشاوره دادن
ادامه...
مَشوِرَت دادَن، مَشوِرَت کُنید، مُشاوِرِه دادَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
oznaczać
برچسب زدن، طبقه بندی کردن، معنی، معنی دادن، مفهوم، نشانه گذاری کردن، نشان دادن
ادامه...
بَرچَسب زَدَن، طَبَقِه بَندی کَردَن، مَعنی، مَعنی دادَن، مَفهوم، نِشانِه گُذاری کَردَن، نِشان دادَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
odwracać
معکوس کردن، از کار افتاده است، برعکس کردن، برف می بارد
ادامه...
مَعکوس کَردَن، اَز کار اُفتادِه اَست، بَرعَکس کَردَن، بَرف مِی بارَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
odliczać
کسر کردن، کسر پذیری
ادامه...
کَسر کَردَن، کَسر پَذیری
دیکشنری لهستانی به فارسی
otaczać
احاطه کردن، احتراق، محصور کردن، برداشت، حصار، را احاطه کنند
ادامه...
اِحاطِه کَردَن، اِحتِراق، مَحصور کَردَن، بَرداشت، حِصار، را اِحاطِه کُنَند
دیکشنری لهستانی به فارسی
obracać
چرخیدن، پیچ و تاب، چرخاندن، نوبت
ادامه...
چَرخیدَن، پیچ و تاب، چَرخاندَن، نوبَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
odraza
نفرت، بیزاری، تنفّر، دوست نداشتن، نفرت انگیز
ادامه...
نَفرَت، بیزاری، تَنَفُّر، دوست نَداشتَن، نِفرَت اَنگیز
دیکشنری لهستانی به فارسی