معنی oznaczać oznaczać برچسب زدن، طبقه بندی کردن، معنی، معنی دادن، مفهوم، نشانه گذاری کردن، نشان دادن بَرچَسب زَدَن، طَبَقِه بَندی کَردَن، مَعنی، مَعنی دادَن، مَفهوم، نِشانِه گُذاری کَردَن، نِشان دادَن دیکشنری لهستانی به فارسی