معنی nuttig - جستجوی لغت در جدول جو
nuttig
به طور مفید، مفید، مفیدانه
ادامه...
بِه طُورِ مُفید، مُفید، مُفیدانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
zottig
کثیف، پشمالو
ادامه...
کَثیف، پَشمالو
دیکشنری آلمانی به فارسی
mutig
با دل و جرأت، شجاع، با شجاعت، دلیر، شجاعانه
ادامه...
با دِل و جُرأت، شُجاع، با شُجاعَت، دَلیر، شُجاعانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
puntig
به طور تند، اشاره کرد
ادامه...
بِه طُورِ تُند، اِشارِه کَرد
دیکشنری هلندی به فارسی
rustig
با آرامش، آرام، به طور آرام و ملایم، ساکت، به طور آرام
ادامه...
با آرامِش، آرام، بِه طُورِ آرام و مُلایِم، ساکِت، بِه طُورِ آرام
دیکشنری هلندی به فارسی
untätig
به طور بیکاری، بیکار
ادامه...
بِه طُورِ بیکاری، بیکار
دیکشنری آلمانی به فارسی
nussig
مغزی، آجیل
ادامه...
مَغزی، آجیل
دیکشنری آلمانی به فارسی
pittig
به طور تند و تیز، تند، پرشور
ادامه...
بِه طُورِ تُند و تیز، تُند، پُرشور
دیکشنری هلندی به فارسی
luftig
با سبک، هوادار، هوایی
ادامه...
با سَبُک، هَوادار، هَوایی
دیکشنری آلمانی به فارسی
nutrir
پرورش دادن، تغذیه کند
ادامه...
پَروَرِش دادَن، تَغذیِه کُند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
lustig
به طور خنده دار، خنده دار، سرگرم کننده، طنزآمیز
ادامه...
بِه طُورِ خَندِه دار، خَندِه دار، سَرگَرم کُنَندِه، طَنزآمیز
دیکشنری آلمانی به فارسی
vettig
چرب
ادامه...
چَرب
دیکشنری هلندی به فارسی
nutrir
پرورش دادن، تغذیه کند
ادامه...
پَروَرِش دادَن، تَغذیِه کُند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
wettig
قانونی، حلال
ادامه...
قانونی، حَلال
دیکشنری هلندی به فارسی
Cutting
برنده، برش
ادامه...
بَرَندِه، بُرِش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fettig
چرب
ادامه...
چَرب
دیکشنری آلمانی به فارسی
nuttigheid
کمک رسانی، مفید بودن
ادامه...
کُمَک رِسانی، مُفید بودَن
دیکشنری هلندی به فارسی