niezłomny استوار، استوانه ای، سرسخت، به طور قطعی، غیرقابل خم شدن، غیر قابل خاموش شدن ادامه... اُستُوار، اُستُوانِه ای، سَرسَخت، بِه طُورِ قَطعی، غِیرِقابِلِ خَم شُدَن، غِیرِ قابِل خاموش شُدَن دیکشنری لهستانی به فارسی