معنی negen - جستجوی لغت در جدول جو
negen
نه
ادامه...
نُه
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
fegen
جاروب کردن، جارو کردن
ادامه...
جاروب کَردَن، جارو کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
zegen
دعای خیر، برکت
ادامه...
دُعایِ خِیر، بَرَکَت
دیکشنری هلندی به فارسی
wegen
وزن کردن، جاده ها
ادامه...
وَزن کَردَن، جادِه ها
دیکشنری هلندی به فارسی
legen
قرار دادن، محل، گذاشتن
ادامه...
قَرار دادَن، مَحَل، گُذاشتَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
neigen
تمایل داشتن، تمایل دارند، شیب دادن، شیب داشتن
ادامه...
تَمَایُل داشتَن، تَمَایُل دارَند، شیب دادَن، شیب داشتَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
nagen
جویدن
ادامه...
جَویدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
nemen
دست گرفتن، گرفتن، برداشتن
ادامه...
دَست گِرِفتَن، گِرِفتَن، بَرداشتَن
دیکشنری هلندی به فارسی
vegen
جاروب کردن، پاک کن، جاروکشی
ادامه...
جاروب کَردَن، پاک کُن، جاروکِشی
دیکشنری هلندی به فارسی
Segen
دعای خیر، برکت
ادامه...
دُعایِ خِیر، بَرَکَت
دیکشنری آلمانی به فارسی
legen
خالی کردن، خالی
ادامه...
خالی کَردَن، خالی
دیکشنری هلندی به فارسی
negende
در مرتبه نهم، نهم
ادامه...
دَر مَرتَبِه نُهُم، نُهُم
دیکشنری هلندی به فارسی
genegenheid
عشق، محبّت
ادامه...
عِشق، مَحَبَّت
دیکشنری هلندی به فارسی