معنی następnie - جستجوی لغت در جدول جو
następnie
به طور متعاقب، مطلوب
ادامه...
بِه طُورِ متعاقبِ، مَطلوب
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
dostępnie
دسترس پذیر، موجود است
ادامه...
دَسترَس پَذیر، مُوجود اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی
następny
بعدی، غیر احتمالی، دنباله دار، متوالی، پیرو، مجسّمه ساز
ادامه...
بَعدی، غِیرِ اِحتِمالی، دُنبالِه دار، مُتِوالی، پِیرُو، مُجَسَّمِه ساز
دیکشنری لهستانی به فارسی
wstępnie
به طور مقدّماتی، سرسخت
ادامه...
بِه طُورِ مُقَدَّماتی، سَرسَخت
دیکشنری لهستانی به فارسی