معنی następny następny بعدی، غیر احتمالی، دنباله دار، متوالی، پیرو، مجسّمه ساز بَعدی، غِیرِ اِحتِمالی، دُنبالِه دار، مُتِوالی، پِیرُو، مُجَسَّمِه ساز دیکشنری لهستانی به فارسی