جدول جو
جدول جو

معنی naciąć - جستجوی لغت در جدول جو

naciąć
شکاف ایجاد کردن، شکایت
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ملّت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
متولّد، متولّد شد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
اصرار، اصرار کنید، تاکید، فوری
دیکشنری لهستانی به فارسی
خم کردن، بمیر، بستن، کراوات
دیکشنری لهستانی به فارسی
فرورفتگی ایجاد کردن، به هم ریخته
دیکشنری لهستانی به فارسی
زوزه کشیدن، پارس کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
برش زدن، برش دادن، بریدن، پاره کردن، قطع کردن، قطع کن، کوتاه کردن، برش کردن، محصول
دیکشنری لهستانی به فارسی