جدول جو
جدول جو

معنی mutować - جستجوی لغت در جدول جو

mutować
تغییر یافتن، تغییر می کند
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

رگبار زدن، رمزگذاری
دیکشنری لهستانی به فارسی
نسبت دادن، نسبتاً
دیکشنری لهستانی به فارسی
جوش آوردن، به سرعت رشد می کنند، پختن، پخته شده
دیکشنری لهستانی به فارسی
پهلو گرفتن، بالقوّه
دیکشنری لهستانی به فارسی
ارجاع دادن، مرجع، نقل قول کردن، نماد
دیکشنری لهستانی به فارسی
ساختن، ساخت مهارت
دیکشنری لهستانی به فارسی
کلّی بودن، پوشش
دیکشنری لهستانی به فارسی
توده کردن، تورفتگی، ماساژ دادن، راننده
دیکشنری لهستانی به فارسی
نجات دادن، ذخیره شده است، ذخیره کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
رنگ کردن، رنگ، روشنایی
دیکشنری لهستانی به فارسی
نقشه کشیدن، برنامه ریزی کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
خریداری کردن، بازخرید، خرید کردن، خریدار، خزنده
دیکشنری لهستانی به فارسی
پخش کردن، گوینده
دیکشنری لهستانی به فارسی
یارانه دادن، دستیار
دیکشنری لهستانی به فارسی
قطع کردن، برش دادن
دیکشنری لهستانی به فارسی
مخالفت کردن، مخترع
دیکشنری لهستانی به فارسی
تغییر دادن، تغییر دهید
دیکشنری لهستانی به فارسی