معنی mutare - جستجوی لغت در جدول جو
mutare
تغییر یافتن، تغییر دهید
ادامه...
تَغییر یافتَن، تَغییر دَهید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sudare
عرق ریختن، عرق
ادامه...
عَرَق ریختَن، عَرَق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
gustare
لذّت بردن، لذّت ببرید
ادامه...
لَذَّت بُردَن، لَذَّت بِبَرید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fumare
بخار کردن، سیگار کشیدن، دود کردن
ادامه...
بُخار کَردَن، سیگار کِشیدَن، دود کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ruttare
آروغ، آروغ زدن
ادامه...
آروغ، آروغ زَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ruotare
چرخیدن، چرخاندن
ادامه...
چَرخیدَن، چَرخاندَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rubare
دزدی کردن، سرقت، دزدیدن
ادامه...
دُزدی کَردَن، سِرقَت، دُزدیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tubare
لوله کشیدن
ادامه...
لولِه کِشیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
urtare
برخورد کردن، دست انداز، کوبیدن
ادامه...
برخورد کَردَن، دَست اَنداز، کوبیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
datare
تاریخ گذاشتن، تاریخ
ادامه...
تاریخ گُذاشتَن، تاریخ
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mutant
جهش یافته، جبران خسارت
ادامه...
جَهش یافتِه، جُبران خِسارَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
murarz
کارگر ساختمانی، کار اداری
ادامه...
کارگَر ساختِمانی، کار اِداری
دیکشنری لهستانی به فارسی
mutante
جهش یافته
ادامه...
جَهش یافتِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
autore
نویسنده
ادامه...
نَوِیسَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
citare
ارجاع دادن، نقل قول، نقل قول کردن
ادامه...
اِرجاع دادَن، نَقلِ قُول، نَقلِ قُول کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
durare
آخرین بودن، آخرین
ادامه...
آخِرین بودَن، آخَرین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
curare
پرستاری کردن، درمان، درمان کردن، مراقبت کردن
ادامه...
پَرَستاری کَردَن، دَرمان، دَرمان کَردَن، مُراقِبَت کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
amputare
قطع کردن
ادامه...
قَطع کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mutar
تغییر یافتن، جهش پیدا کند
ادامه...
تَغییر یافتَن، جَهش پِیدا کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
motard
موتورسوار، دوچرخه سوار
ادامه...
مُوتُورسَوار، دُوچَرخِه سَوار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mutar
تغییر یافتن، جهش پیدا کند
ادامه...
تَغییر یافتَن، جَهش پِیدا کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
quatre
چهار
ادامه...
چَهار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mutante
جهش یافته
ادامه...
جَهش یافتِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mettre
پوشیدن، قرار دادن، گذاشتن
ادامه...
پوشیدَن، قَرار دادَن، گُذاشتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mature
بالغ
ادامه...
بالِغ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mutant
جهش یافته
ادامه...
جَهش یافتِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mutasi
جهش
ادامه...
جَهش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
aiutare
کمک کردن، کمک کند
ادامه...
کُمَک کَردَن، کُمَک کُنَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
potare
حذف کردن، هرس کنید
ادامه...
حَذف کَردَن، هَرَس کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mutilare
آسیب رساندن، مثله کردن، آسیب زدن
ادامه...
آسیب رِساندَن، مُثلِه کَردَن، آسیب زَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mirare
هدف قرار دادن، هدف، هدف گذاری کردن
ادامه...
هَدَف قَرار دادَن، هَدَف، هَدَف گُذاری کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
minare
تضعیف کردن
ادامه...
تَضعیف کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sputare
تف انداختن، تف
ادامه...
تُف اَنداختَن، تُف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
votare
رأی دادن
ادامه...
رأی دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dotare
اهدا کردن، تجهیز کردن
ادامه...
اِهدا کَردَن، تَجهیز کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی