معنی motard
motard
موتورسوار، دوچرخه سوار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با motard
retard
retard
دیرکَرد، تَأخیر، عَقَب ماندِگی، تَأخیر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
montar
montar
زین گُذاشتَن، سَوار کَردَن، سَواری کَردَن، صُعود کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
potare
potare
حَذف کَردَن، هَرَس کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
votare
votare
رأی دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
montar
montar
صُعود کَردَن، مُونتاژ کَردَن، سَوار شُدَن دُو طَرَفه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dotare
dotare
اِهدا کَردَن، تَجهیز کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mutare
mutare
تَغییر یافتَن، تَغییر دَهید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
motore
motore
موتوری، مُوتُور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
montare
montare
صُعود کَردَن، راه اَندازی کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی