معنی morto - جستجوی لغت در جدول جو
morto
مرده
ادامه...
مُردِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
morto
مرده، درگذشت
ادامه...
مُردِه، دَرگُذَشت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
corto
کوتاه
ادامه...
کوتاه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
molto
بسیار، خیلی
ادامه...
بِسیار، خِیلی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
corto
کوتاه
ادامه...
کوتاه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
morno
سرد و گرم، گرم، با بی میلی، بی روح
ادامه...
سَرد و گَرم، گَرم، با بی مِیلی، بی روح
دیکشنری پرتغالی به فارسی
torto
کج، کج شده، نامتقارن، کج کلاه
ادامه...
کَج، کَج شُدِه، نامُتِقارِن، کَج کُلاه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mort
مرده
ادامه...
مُردِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
moto
داغ، آتش
ادامه...
داغ، آتَش
دیکشنری سواحیلی به فارسی