جدول جو
جدول جو

معنی mieszany - جستجوی لغت در جدول جو

mieszany
مخلوط، مخلوط کردن، متنوّع، مختلف
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

گیج، گیج شده، با سردرگمی، گیج کننده، سرگشته، مات و مبهوت، متحیّر
دیکشنری لهستانی به فارسی
آشفته، عصبی
دیکشنری لهستانی به فارسی
درگیر، درگیر شدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور مسکونی، مسئولانه
دیکشنری لهستانی به فارسی
ترکیب، متصّل است
دیکشنری لهستانی به فارسی
قابل اندازه گیری، قابل اتّصال
دیکشنری لهستانی به فارسی
خنده دار
دیکشنری لهستانی به فارسی
مخلوط کردن، اجازه ورود، هم زدن، ضرب و شتم، چرخاندن، گردش کند، به هم ریختن، وضعیت دشوار، یادآوری کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی