معنی mfu - جستجوی لغت در جدول جو
mfu
مرده، گردگیری، فانی
ادامه...
مُردِه، گَردگیری، فانی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kwa mfululizo
به طور پیاپی، در سریال، به طور نوسانی، به طور پی در پی
ادامه...
بِه طُورِ پَیاپی، دَر سِریال، بِه طُورِ نَوَسَانی، بِه طُورِ پِی دَر پِی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mfuasi
تقلیدی، دنبال کننده، مقلّد، وفادار، حامی
ادامه...
تَقلِیدی، دُنبال کُنَندِه، مُقَلِّد، وَفادار، حامی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kama mfuko
به طور کیسه ای، مثل یک کیسه
ادامه...
بِه طُورِ کیسِه ای، مِثلِ یِک کیسِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
isiyo na mfumo
غیرسیستمی، بدون سیستم
ادامه...
غِیرِسیستِمی، بِدونِ سیستِم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa muda mfupi
به طور زودگذر، برای مدّت کوتاهی، به طور لحظه ای، موقّتی، با احتیاط، گذرا
ادامه...
بِه طُورِ زودگُذَر، بَرایِ مُدَّت کوتاهی، بِه طُورِ لَحظِه ای، مُوَقَّتی، با اِحتیاط، گُذَرا
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa mfumo
به طور سیستمی، به سیستم
ادامه...
بِه طُورِ سیستِمی، بِه سیستِم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa mfululizo wa wakati
به صورت زمانی، برای سری های زمانی
ادامه...
بِه صورَتِ زَمانی، بَرایِ سِری های زَمانی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa mfuatano
به طور ضمنی، به ترتیب
ادامه...
بِه طُورِ ضِمنی، بِه تَرتِیب
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mfuasi wa sheria
انضباطی، پیرو قانون
ادامه...
اِنضِباطی، پِیرُو قانون
دیکشنری سواحیلی به فارسی
uchangamfu
پیش دستی، نشاط، سرزندگی
ادامه...
پیش دَستی، نِشَاط، سَرزِندِگی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuweka kwenye mfuko
در کیسه گذاشتن، در یک کیسه قرار دهید
ادامه...
دَر کیسِه گُذاشتَن، دَر یِک کیسِه قَرار دَهید
دیکشنری سواحیلی به فارسی
Harmfulness
زیان آوری، مضرّ بودن
ادامه...
زیان آوَری، مُضِرّ بودَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Harmfully
به طور مضرّ
ادامه...
بِه طُورِ مُضِرّ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Harmful
زیان آور، مضرّ
ادامه...
زیان آوَر، مُضِرّ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
kupungua kwa mfumuko wa bei
کاهش تورّم
ادامه...
کاهِش تَوَرُّم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mfuasi wa nihilisimu
نیهیلیست، پیرو نیهیلیسم
ادامه...
نیهیلیست، پِیرُو نیهیلیسم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mfuasi wa siasa kali
افراطی، پیرو سیاست های رادیکال
ادامه...
اِفراطی، پِیرُو سیاسَت های رادیکال
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mou
تنبل، نرم، نرم و فشرده
ادامه...
تَنبَل، نَرم، نَرم و فِشُردِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mfunguo ya akili
هیپنوتیک، کلید ذهن
ادامه...
هیپنُوتیک، کِلید ذِهن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
meu
من
ادامه...
مَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mau
شرور، بد
ادامه...
شَرور، بَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mfuvi
کثیف، ماهیگیر
ادامه...
کَثیف، ماهیگیر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mfutaji wa uhalali
ابطال کننده، پاک کن حقّانیّت
ادامه...
اِبطال کُنَندِه، پاک کُن حَقّانیَّت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mfupi wa kuona
کوتاه بین، کم دید
ادامه...
کوتاه بین، کَم دید
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mfungwa
زندانی، یک زندانی
ادامه...
زِندانی، یِک زِندانی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mfundishaji
معلّم
ادامه...
مُعَلِّم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mfuasi wa uhuru
لیبرال، طرفدار آزادی
ادامه...
لیبِرال، طَرَفدار آزادی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mfumuko wa bei
تورّم
ادامه...
تَوَرُّم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mfumo wa vyama viwili
دوحزبی گرایی، سیستم دو حزبی
ادامه...
دوحِزبی گَرایی، سیستِم دُو حِزبی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mfululizo
متوالی، سری، پایداری، دنباله دار، مجموعه، پاشیدن، پاشیده، پی در پی
ادامه...
مُتِوالی، سِری، پایداری، دُنبالِه دار، مَجموعِه، پاشیدَن، پاشیدِه، پِی دَر پِی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mfuatiliaji
تعقیب کننده، نظارت کنید
ادامه...
تَعقِیب کُنَندِه، نَظارَت کُنید
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mfuatano wa muziki
همراه نواز، سکانس موسیقی
ادامه...
هَمراه نَواز، سِکانس موسیقی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mfuatano
دنباله دار، دنباله
ادامه...
دُنبالِه دار، دُنبالِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kufanya kuwa mfululizo
وحشی کردن، آن را مستمرّ کنید
ادامه...
وَحشی کَردَن، آن را مُستَمِرّ کُنید
دیکشنری سواحیلی به فارسی