جدول جو
جدول جو

معنی merken - جستجوی لغت در جدول جو

merken
مارک گذاری کردن، متوجّه شدن
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

موعظه کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
یاد گرفتن، یاد بگیرند
دیکشنری آلمانی به فارسی
اندازه کردن، اندازه گیری، اندازه گرفتن، اندازه گیری کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
اجتناب کردن، اجتناب کنید، پرهیز کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
پایین آوردن، کاهش دهد
دیکشنری آلمانی به فارسی
دم زدن، چمباتمه زدن، چمبیدن
دیکشنری هلندی به فارسی
جمع آوری کردن، چنگک زدن
دیکشنری هلندی به فارسی
آزار دادن
دیکشنری آلمانی به فارسی
آزار دادن، اذیّت کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
ایستگاه کردن، پارک، پارک کردن، پارکینگ
دیکشنری آلمانی به فارسی
گله کردن، غر زدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
پذیرفته شده، شناخته شده است، شناخته شده
دیکشنری هلندی به فارسی
ریختن
دیکشنری هلندی به فارسی
ترشرویی، اخم می کند
دیکشنری هلندی به فارسی
لیسیدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
رنگ کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
اظهار نظر کردن، اطّلاع دهید، متوجّه شدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
ضعیف کردن، ضعیف شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متوجّه شدن، تذکّر دادن، اظهار نظر کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
کار کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
شیر دوشیدن، دوشیدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
شیر دوشیدن، دوشیدن
دیکشنری هلندی به فارسی
زود، اوایل، زودهنگام، زودرس
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
جمع آوری کردن، چنگک زدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
نجات دادن، بهبود می یابند
دیکشنری آلمانی به فارسی
برانگیختن، بیدار شو
دیکشنری هلندی به فارسی
فکر کردن، فکر کن
دیکشنری آلمانی به فارسی
تاریک کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلافی کردن، انتقام گرفتن
دیکشنری هلندی به فارسی
پرتاب کردن، پرتاب، نیزه انداختن
دیکشنری هلندی به فارسی
کاری، کار کردن، در حال کار
دیکشنری هلندی به فارسی
اصطلاحات، شرایط
دیکشنری هلندی به فارسی