خراب کردن، آسیب، فاسد کردن، فاسدکننده، آسیب رساندن، آسیب رسان، تخریبی، ویرانگر، آسیب زدن، ویران کردن، خرابکاری کردن، شکننده، دستکاری کردن، ویرانگری کردن
خَراب کَردَن، آسیب، فاسِد کَردَن، فاسِدکُنَندِه، آسیب رِساندَن، آسیب رِسان، تَخرِیبی، ویرانگَر، آسیب زَدَن، ویران کَردَن، خَرابکاری کَردَن، شِکَنَندِه، دَستکاری کَردَن، ویرانگَری کَردَن