معنی meratapi - جستجوی لغت در جدول جو
meratapi
گریه کردن، ناله
ادامه...
گِریِه کَردَن، نالِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
meratap
اندوهگین بودن، ناله کرد، التماس کردن، افسرده بودن، زاری کردن، زاری
ادامه...
اَندوهگین بودَن، نالِه کَرد، اِلتِماس کَردَن، اَفسُردِه بودَن، زاری کَردَن، زاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menatap
نگاه کردن، خیره شدن، خیره نگاه کردن
ادامه...
نِگاه کَردَن، خیرِه شُدَن، خیرِه نِگَاه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
merayap
بی صدا حرکت کردن، خزنده، آرام حرکت کردن، حالت خزیدن پیدا کردن
ادامه...
بی صِدا حَرَکَت کَردَن، خَزَندِه، آرام حَرَکَت کَردَن، حالَت خَزیدَن پِیدا کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
merata
نفوذ، به طور مساوی
ادامه...
نُفوذ، بِه طُورِ مُساوی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی