جدول جو
جدول جو

معنی menyewakan - جستجوی لغت در جدول جو

menyewakan
اجاره دادن، اجاره
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تأمین کردن، فراهم کند، ارائه دادن، تهیّه کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
راه اندازی کردن، روشن کن، شعله ور شدن، اشتعال کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
برابر بودن، برابر کردن، معادل بودن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اعلام کردن، دولت، بیان کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
علّت آوردن، علّت، فرصت دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آزاردهنده، تحریک کننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
استقرار دادن، گسترش، پخش کردن، پراکنده کردن، تکثیر کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
احیاکننده، طراوت بخش، تازه کردن، تازه کننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پوشیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قرار دادن، سنجاق، سنبه کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
لذّت بردن، سرگرم کننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واگذار کردن، تحویل دهید، تحویل دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مؤثّر، ترسناک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
شامل کردن، شامل شود
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غلط، گمراه کننده، گمراه کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اجاره نشینی، اجاره
دیکشنری اندونزیایی به فارسی