mengesankan mengesankan تَأثِیرگُذار، چِشمگیر، تأثیر گُذاشتَن، شِگِفت اَنگیز دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyesuaikan menyesuaikan عادَت دادَن، تَطبیق دادَن، آداپتِه کَردَن، تَنظِیم کَردَن، هَمخوٰانی داشتَن، سِفارِشی کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی