menyesal پشیمان، پشیمانی، تأسف خوردن، پشیمان بودن، غمگین ادامه... پَشیمان، پَشیمانی، تَأسُف خُوردَن، پَشیمان بودَن، غَمگین دیکشنری اندونزیایی به فارسی