معنی menyeret - جستجوی لغت در جدول جو
menyeret
کشیدن، بکشید
ادامه...
کِشیدَن، بِکِشید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mengerut
چروک خوردن، کوچک شدن، چین خوردن
ادامه...
چُروک خُوردَن، کوچَک شُدَن، چین خُوردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengerem
ترمز کردن، ترمز
ادامه...
تُرمُز کَردَن، تُرمُز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyetel
تنظیم کردن، مجموعه
ادامه...
تَنظِیم کَردَن، مَجموعِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyerbu
حمله کردن، حمله کرد، هجوم آوردن
ادامه...
حَمله کَردَن، حَملِه کَرد، هُجوم آوَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyerap
جذب کردن، جذب کنند، مشغول کردن
ادامه...
جَذب کَردَن، جَذب کُنَند، مَشغول کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyerah
تسلیم، تسلیم شدن، تسلیم کردن، تسلیم شده
ادامه...
تَسلِیم، تَسلِیم شُدَن، تَسلِیم کَردَن، تَسلِیم شُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyegel
مهر کردن، مهر و موم
ادامه...
مُهر کَردَن، مُهر و موم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjerit
جیغ زدن، فریاد زدن
ادامه...
جیغ زَدَن، فَریاد زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyorot
زیر خط کشیدن، برجسته کردن
ادامه...
زیرِ خَط کِشیدَن، بَرجَستِه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyeru
استدعاء کردن، فریاد زد
ادامه...
اِستِدعاء کَردَن، فَریاد زَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی