معنی menutup - جستجوی لغت در جدول جو
menutup
پوشاندن، بستن
ادامه...
پوشاندَن، بَستَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
menutupi
کلاه گذاشتن، پوشش، پوشاندن، پوشش دادن
ادامه...
کُلاه گُذاشتَن، پوشِش، پوشاندَن، پوشِش دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengutuk
محکوم کردن، نفرین، لعنت کردن
ادامه...
مَحکوم کَردَن، نِفرین، لَعنَت کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengutip
ارجاع دادن، نقل قول، نقل قول کردن
ادامه...
اِرجاع دادَن، نَقلِ قُول، نَقلِ قُول کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menatap
نگاه کردن، خیره شدن، خیره نگاه کردن
ادامه...
نِگاه کَردَن، خیرِه شُدَن، خیرِه نِگَاه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menusuk
نفوذ کردن، چاقو زدن، سوزاندن، پرچم زدن
ادامه...
نُفوذ کَردَن، چاقو زَدَن، سوزاندَن، پَرچَم زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menurun
کاهش یابنده، کاهش یابد
ادامه...
کاهِش یابَندِه، کاهِش یابَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menuntut
تقاضا کردن، تقاضا، پر تقاضا، تحمیل کردن، دقیق، تعقیب قانونی کردن، شکایت کردن
ادامه...
تَقاضا کَردَن، تَقاضا، پُر تَقاضا، تَحمیل کَردَن، دَقیق، تَعقِیب قانونی کَردَن، شِکایَت کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menuduh
متّهم کننده، متّهم کردن، اتّهام کردن
ادامه...
مُتَّهَم کُنَندِه، مُتَّهَم کَردَن، اِتِّهام کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyusup
نفوذ کردن، نفوذ کند
ادامه...
نُفوذ کَردَن، نُفوذ کُنَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meniup
وزیدن، ضربه زدن
ادامه...
وَزیدَن، ضَربِه زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menutupi lantai
زمین را پوشاندن، کف را بپوشان
ادامه...
زَمین را پوشاندَن، کَف را بِپوشان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menutupi bayangan
سایه افکندن، سایه ها را بپوشان
ادامه...
سایِه اَفکَندَن، سایِه ها را بِپوشان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menutup ritsleting
زیپ کردن، زیپ را ببندید
ادامه...
زیپ کَردَن، زیپ را بِبَندید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menutup mata
چشم بند کردن، چشم ها را ببند
ادامه...
چِشم بَند کَردَن، چِشم ها را بِبَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menutup dengan jerami
سقف پوشاندن، پوشاندن با نی
ادامه...
سَقف پوشاندَن، پوشاندَن با نِی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی