جدول جو
جدول جو

معنی menonton - جستجوی لغت در جدول جو

menonton
تماشا کردن، تماشا کن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مخاطبان، بیننده، تماشاگر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
برآمدگی پیدا کردن، برجسته شدن، برجسته، برجسته بودن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خسته کننده، یکنواخت، بی روح، یکنواختی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بی روح، یکنواخت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
به طور یکنواخت، یکنواخت
دیکشنری آلمانی به فارسی