معنی penonton
penonton
مخاطبان، بیننده، تماشاگر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با penonton
menonton
menonton
تَماشا کَردَن، تَمَاشَا کُن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی