جدول جو
جدول جو

معنی meno - جستجوی لغت در جدول جو

meno
کم، کمتر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تحقیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
مقاومت کردن، رد کردن، کاهش دادن، امتناع کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
لکّه دار کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تحقیر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
کوچک کردن، تحقیر کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
کمتر شناخته شده، کمتر شناخته شده است
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
کوچک کردن، تحقیر کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
بی اثر کردن، غیر فعّال کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کمتر صلاحیّت دار، کمتر واجد شرایط
دیکشنری پرتغالی به فارسی
کمتر شناخته شده، کمتر شناخته شده است
دیکشنری پرتغالی به فارسی
اختلال
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
کمتر صلاحیّت دار، کمتر واجد شرایط
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
کمتر شناخته شده
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
جرم جزئی، جنحه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
نامزد کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
برآمدگی پیدا کردن، برجسته شدن، برجسته، برجسته بودن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کم، کمتر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
نیمه، کاملاً، میانه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
کمتر، جزئی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
کم، کمتر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
کمتر، کوچکتر، جزئی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
معتدل، خفیف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
محض، صرف
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
محض، صرف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ترس
دیکشنری پرتغالی به فارسی
برجسته کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
زبانی، کلمه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
محض، صرف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
دستبند زدن، دستبند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
نرمال کردن، عادّی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پشتیبانی کردن، حفظ کنند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تماشا کردن، تماشا کن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جرم جزئی، تخلّف جزئی
دیکشنری پرتغالی به فارسی