معنی meniup - جستجوی لغت در جدول جو
meniup
وزیدن، ضربه زدن
ادامه...
وَزیدَن، ضَربِه زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
menipu
فریب دادن، تقلّب کردن، فریبکار، فریب دهنده، فریب آمیز، گول زدن
ادامه...
فَریب دادَن، تَقَلُّب کَردَن، فَریبکار، فَریب دَهَندِه، فَریب آمیز، گول زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meniru
تقلید کردن، کپی کنید، تقلیدی، شبیه سازی کردن
ادامه...
تَقلِید کَردَن، کُپی کُنید، تَقلِیدی، شَبیه سازی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menguap
تبخیر شدن، تبخیر شود، پاس کشیدن، خمیازه کش
ادامه...
تَبخِیر شُدَن، تَبخِیر شَوَد، پاس کِشیدَن، خَمیازِه کِش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencium
بوسیدن، بوسه، بو کردن، بوییدن
ادامه...
بوسیدَن، بوسِه، بو کَردَن، بوییدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
jenius
نبوغ، نابغه
ادامه...
نُبُوغ، نَابِغِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menutup
پوشاندن، بستن
ادامه...
پوشاندَن، بَستَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyuap
رشوه دادن
ادامه...
رِشوِه دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penipu
تقلّب کار، کلاهبردار، جعلکار، کلاهبردارانه، فریب کار
ادامه...
تَقَلُّب کار، کُلاهبَردار، جَعلکار، کَلاهبَردارانِه، فَریب کار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Genius
نبوغ، نابغه
ادامه...
نُبُوغ، نَابِغِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
mening
نظر
ادامه...
نَظَر
دیکشنری هلندی به فارسی
menit
دقیقه
ادامه...
دَقیقِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menua
پیر شدن، پیری
ادامه...
پیر شُدَن، پیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meniup peluit
سوت زدن، سوت را بزن
ادامه...
سوت زَدَن، سوت را بِزَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی