معنی mencium
mencium
بوسیدن، بوسه، بو کردن، بوییدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با mencium
mengaum
mengaum
غُرِّش کَردَن، غُرِّش، غُرَّندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meniup
meniup
وَزیدَن، ضَربِه زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی