معنی mengurung - جستجوی لغت در جدول جو
mengurung
محصور کردن، قفل کردن
ادامه...
مَحصور کَردَن، قُفل کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
menggulung
مارپیچ کردن، رول، چروکیدن، فر کردن، گوله کردن، پیچیدن
ادامه...
مارپیچ کَردَن، رول، چُروکیدَن، فِر کَردَن، گولِه کَردَن، پیچیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengurangi
کاهش دادن، کاهش دهد، کسر کردن، تفریق کردن
ادامه...
کاهِش دادَن، کاهِش دَهَد، کَسر کَردَن، تَفرِیق کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengulang
حلقه زدن، تکرار کنید، تکرار کردن
ادامه...
حَلقِه زَدَن، تِکرَار کُنید، تِکرار کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mendukung
حمایت کردن، پشتیبانی می کند، تأیید کردن، محابا کردن، حامی
ادامه...
حِمایَت کَردَن، پُشتیبانی می کُنَد، تَأیید کَردَن، مَحابا کَردَن، حامی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengerang
آه کشیدن، ناله کرد
ادامه...
آه کِشیدَن، نالِه کَرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengepung
محاصره کردن، را احاطه کنند، محصور کردن
ادامه...
مُحاصِرِه کَردَن، را اِحاطِه کُنَند، مَحصور کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengapung
پریدن، شناور، شناور بودن
ادامه...
پَریدَن، شِناوَر، شِناوَر بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengaung
غرّیدن، غرّش
ادامه...
غُرّیدَن، غُرِّش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menuruni
فرود آمدن، پایین
ادامه...
فُرود آمَدَن، پایین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menurun
کاهش یابنده، کاهش یابد
ادامه...
کاهِش یابَندِه، کاهِش یابَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی