جدول جو
جدول جو

معنی mengurung - جستجوی لغت در جدول جو

mengurung
محصور کردن، قفل کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مارپیچ کردن، رول، چروکیدن، فر کردن، گوله کردن، پیچیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کاهش دادن، کاهش دهد، کسر کردن، تفریق کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
حلقه زدن، تکرار کنید، تکرار کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آه کشیدن، ناله کرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
محاصره کردن، را احاطه کنند، محصور کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پریدن، شناور، شناور بودن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غرّیدن، غرّش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فرود آمدن، پایین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کاهش یابنده، کاهش یابد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی