جدول جو
جدول جو

معنی mengocok - جستجوی لغت در جدول جو

mengocok
جا به جا کردن، به هم زدن، هم زدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

صدای خش خش کردن، خرّوپف کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مالش دادن، مالیدن، پاک کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مشهود، قابل توجّه، فاحش، پرجلو، زرگر، زشت، رنگارنگی، جلوه گر، متکبّرانه، برجسته، زرق و برق دار، جذّاب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سیمان زدن، ریخته گری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آشفته کردن، تصادفی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پر حرفی کردن، غرغر کردن، پرگفتن، چت کردن، پچ پچ کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
صفحه بازی کردن، کارت ها را به هم بزنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی