جدول جو
جدول جو

معنی mengeja - جستجوی لغت در جدول جو

mengeja
هجّی کردن، طلسم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سرزنش آمیز، سرزنش، ناسزا گفتن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
حمایت کردن، حامی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
عمداً، به عمد، عمدی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تعقیب کننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اظهار نظر کردن، قطع کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مجوّز دادن، اجاره، اجاره کردن، اجاره دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
گمان کردن، فکر کن، فرض کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آموزش دادن، آموزش دهید، تدریس کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سرزنش کردن، محکوم کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تعقیب کردن، تعقیب و گریز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
رنگ کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تمسخر کردن، تمسخر کرد، تحقیر کردن، مسخره کردن، تمسخر آمیز، تحقیرآمیز، آزاردهنده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
لحیم کردن، جوش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جعبه کردن، بسته بندی، بسته بندی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سخت کردن، سفت شدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آزمایش کردن، تست کنید، آزمون دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بلند، پژواک کرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
هجّی کننده، املا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اشتباه نوشتن، اشتباه املایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی