معنی mengajar
mengajar
آموزش دادن، آموزش دهید، تدریس کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با mengajar
mengejar
mengejar
تَعقِیب کَردَن، تَعقِیب و گُریز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
engajar
engajar
دَرگیر کَردَن، دَرگیر شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
menjajah
menjajah
مُستَعمِرِه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengawal
mengawal
هَمراهی کَردَن، اِسکورت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengatur
mengatur
تَرتِیب دادَن، تَرتِیب دَهید، تَنظِیم کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengasah
mengasah
تیز کَردَن، سَنگ تیز کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengarah
mengarah
هَدَف گُذاری کَردَن، مُنجَر مِی شَوَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencakar
mencakar
چَنگال زَدَن، خَراش، پَنجِه زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengalir
mengalir
جاری بودَن، جَریان، فَوَران، جاری شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی