معنی mencuri - جستجوی لغت در جدول جو
mencuri
دزدیدن، سرقت، دزدی کردن
ادامه...
دُزدیدَن، سِرقَت، دُزدی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mencuci
شستشو دادن، شستن
ادامه...
شُستِشو دادَن، شُستَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencari
جستجو کردن، به دنبال، جستجوگر
ادامه...
جُستُجو کَردَن، بِه دُنبال، جُستُجوگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menguji
آزمایش کردن، تست کنید، آزمون دادن
ادامه...
آزمایِش کَردَن، تِست کُنید، آزمون دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menculik
آدم ربایی کردن، آدم ربایی
ادامه...
آدَم رُبایی کَردَن، آدَم رُبایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencubit
نیش زدن، نیشگون گرفتن، گاز گرفتن
ادامه...
نِیش زَدَن، نیشگون گِرِفتَن، گاز گِرِفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencair
ذوب شدن، ذوب شود
ادامه...
ذُوب شُدَن، ذُوب شَوَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pencari
کاوشگر، جستجوگر
ادامه...
کاوِشگَر، جُستُجوگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menari
رقصیدن
ادامه...
رَقصیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencurigakan
مشکوک
ادامه...
مَشکوک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencurigai
مشکوک بودن، مشکوک
ادامه...
مَشکوک بودَن، مَشکوک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan mencuri
دزدانه، با دزدی
ادامه...
دُزدانه، با دُزدی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara mencurigakan
به طور ماهی وار، به طرز مشکوکی
ادامه...
بِه طُورِ ماهی وار، بِه طَرزِ مَشکوکی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak mencurigakan
غیرمشکوک، مشکوک نیست
ادامه...
غِیرِمَشکوک، مَشکوک نیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی