معنی mencuci - جستجوی لغت در جدول جو
mencuci
شستشو دادن، شستن
ادامه...
شُستِشو دادَن، شُستَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mencuri
دزدیدن، سرقت، دزدی کردن
ادامه...
دُزدیدَن، سِرقَت، دُزدی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengunci
قفل کردن
ادامه...
قُفل کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menguji
آزمایش کردن، تست کنید، آزمون دادن
ادامه...
آزمایِش کَردَن، تِست کُنید، آزمون دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menculik
آدم ربایی کردن، آدم ربایی
ادامه...
آدَم رُبایی کَردَن، آدَم رُبایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencubit
نیش زدن، نیشگون گرفتن، گاز گرفتن
ادامه...
نِیش زَدَن، نیشگون گِرِفتَن، گاز گِرِفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencari
جستجو کردن، به دنبال، جستجوگر
ادامه...
جُستُجو کَردَن، بِه دُنبال، جُستُجوگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی