mencegah بازداشت کردن، جلوگیری کند، بازدارنده، جلوگیری کردن ادامه... بازداشت کَردَن، جِلوگیری کُنَد، بازدارَندِه، جِلوگیری کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی