معنی mencambuk - جستجوی لغت در جدول جو
mencambuk
سیلی زدن، شلّاق زدن
ادامه...
سیلی زَدَن، شَلّاق زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mencampur
آماده کردن، مخلوط کردن، به هم ریختن
ادامه...
آمادِه کَردَن، مَخلوط کَردَن، بِه هَم ریختَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyambut
خوش آمد گفتن، خوش آمدید
ادامه...
خُوش آمَد گُفتَن، خُوش آمَدید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencabut
خلع کردن، برق را بکش، چیدن، کندن
ادامه...
خَلع کَردَن، بَرق را بِکُش، چیدَن، کَندَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی