معنی menyambut
menyambut
خوش آمد گفتن، خوش آمدید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با menyambut
mencambuk
mencambuk
سیلی زَدَن، شَلّاق زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyambung
menyambung
وَصل کَردَن، اِتِّصال، تَرکیب کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyambar
menyambar
غَش کَردَن، گِرِفت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyumbat
menyumbat
گِرِفتِگی کَردَن، گِرِفتِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencabut
mencabut
خَلع کَردَن، بَرق را بِکُش، چیدَن، کَندَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی