معنی membelai - جستجوی لغت در جدول جو
membelai
نوازش کردن، نوازش
ادامه...
نَوَازِش کَردَن، نَوَازِش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
membeli
خرید کردن، خرید، خریداری کردن
ادامه...
خَرید کَردَن، خَرید، خَریداری کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membela
دفاع کردن، دفاع کند
ادامه...
دِفاع کَردَن، دِفاع کُنَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membenci
نفرت داشتن، نفرت، بیزار بودن، تنفّر داشتن
ادامه...
نَفرَت داشتَن، نَفرَت، بیزار بودَن، تَنَفُّر داشتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membelit
درهم و برهم کردن، پیچ خورده، در هم پیچیدن
ادامه...
دَرهَم و بَرهَم کَردَن، پیچ خُوردِه، دَر هَم پیچیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membebani
بار سنگین کردن، سنگین، بار زیاد کردن
ادامه...
بار سَنگین کَردَن، سَنگین، بار زیاد کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membalas
تلافی کردن، بازپرداخت، جواب تند دادن
ادامه...
تَلافی کَردَن، بازپَرداخت، جَواب تُند دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membilas
آبکشی کردن، آبکشی کنید
ادامه...
آبکَشی کَردَن، آبکَشی کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memulai
شروع کردن، شروع کنید، آغاز کردن
ادامه...
شُروع کَردَن، شُروع کُنید، آغاز کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memberi
اعطا کردن، دادن
ادامه...
اِعطا کَردَن، دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pembeli
خریدار
ادامه...
خَریدار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pembela
مدافع
ادامه...
مُدافِع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memeli
پستاندار
ادامه...
پِستاندار
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی