معنی membenci
membenci
نفرت داشتن، نفرت، بیزار بودن، تنفّر داشتن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با membenci
membelai
membelai
نَوَازِش کَردَن، نَوَازِش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membeli
membeli
خَرید کَردَن، خَرید، خَریداری کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memberi
memberi
اِعطا کَردَن، دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی