جدول جو
جدول جو

معنی memasarkan - جستجوی لغت در جدول جو

memasarkan
بازار کردن، بازار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

شکستن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ببخشیدن، ببخش، عذر خوٰاستن، بخشش کردن، بخشیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پرورش دادن، بالا بردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اجازه دادن، اجازه دهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جفت کردن، جفت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مطمئن شدن، اطمینان حاصل شود، اطمینان کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
در هم پیچیدن، وارد کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خاموش کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جدا کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فشرده کردن، فشرده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نمایش دادن، خودنمایی کردن، به رخ کشیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
گرم کردن، گرما
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پرتوافکندن، منتشر می کنند، پخش کردن، تاباندن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مرکز قرار دادن، مرکز، متمرکز کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد دادن، پیشنهاد، ارائه دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
احساس کردن، احساس، گمان کردن، حسّ کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی