memancarkan memancarkan پَرتَواَفکَندَن، مُنتَشِر می کُنَند، پَخش کَردَن، تاباندَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memanjakan memanjakan نِگَهداری کَردَن کودک، نَوَازِش کَردَن، فُرو رَفتَن، لوس کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memuaskan memuaskan رِضایَت دادَن، رِضایَت بَخش، دِلپَذیر، خوشنودکُنَندِه دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memaafkan memaafkan بِبَخشیدَن، بِبَخش، عُذر خوٰاستَن، بَخشِش کَردَن، بَخشیدَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی