معنی memastikan
memastikan
مطمئن شدن، اطمینان حاصل شود، اطمینان کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با memastikan
mematikan
mematikan
فَلَج کُنَندِه، خاموش کَردَن، کُشَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memasukkan
memasukkan
دَر هَم پیچیدَن، وارِد کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memasarkan
memasarkan
بازار کَردَن، بازار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی