جدول جو
جدول جو

معنی memanjakan - جستجوی لغت در جدول جو

memanjakan
نگهداری کردن کودک، نوازش کردن، فرو رفتن، لوس کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قرض دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پرس و جو کردن، بپرسید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پرورش یافته، متنعّم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پرتوافکندن، منتشر می کنند، پخش کردن، تاباندن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
گرم کردن، گرما
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
طولانی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیش بردن، پیشبرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خودراضی، بیش از حد خودخوٰاه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی