معنی meletakkan - جستجوی لغت در جدول جو
meletakkan
گذاشتن، قرار دادن
ادامه...
گُذاشتَن، قَرار دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
melegalkan
قانونی کردن
ادامه...
قانونی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meletakkan di rak
قفسه گذاشتن، در قفسه قرار دهید
ادامه...
قَفَسِه گُذاشتَن، دَر قَفَسِه قَرار دَهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meletakkan di samping
پهلو گذاشتن، آن را کنار بگذار
ادامه...
پَهلو گُذاشتَن، آن را کِنار بُگذار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meletakkan di tanah
زمین گذاشتن، روی زمین گذاشتن
ادامه...
زَمین گُذاشتَن، رویِ زَمین گُذاشتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meletakkan lapisan
لایه گذاشتن، لایه های تخمگذار
ادامه...
لایِه گُذاشتَن، لایِه های تُخمگُذار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memetakan
نقشه کشیدن، نقشه
ادامه...
نَقشِه کِشیدَن، نَقشِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melebarkan
گسترش دادن، گسترش دهید
ادامه...
گُستَرِش دادَن، گُستَرِش دَهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melelahkan
خسته کردن، طاقت فرسا، خسته کننده، سخت کوشانه، پرزحمت، سخت
ادامه...
خَستِه کَردَن، طاقَت فَرسا، خَستِه کُنَندِه، سَخت کوشانِه، پُرزَحمَت، سَخت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meledakkan
انفجار کردن، منفجر کردن
ادامه...
اِنفِجار کَردَن، مُنفَجِر کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melemahkan
تضعیف کردن، تضعیف شود، ضعیف کردن
ادامه...
تَضعیف کَردَن، تَضعیف شَوَد، ضَعیف کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melepaskan
کناره گیری کردن، آزاد کردن، صرف نظر کردن، رها کردن
ادامه...
کِنارِه گیری کَردَن، آزاد کَردَن، صَرفِ نَظَر کَردَن، رَها کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melewatkan
از دست دادن، جست و خیز کردن، رد کردن
ادامه...
اَز دَست دادَن، جَست و خیز کَردَن، رَد کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melunakkan
ملایم کردن، نرم کردن
ادامه...
مُلایِم کَردَن، نَرم کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menetapkan
تعیین کردن، مجموعه
ادامه...
تَعیین کَردَن، مَجموعِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menetaskan
تخم گذاری کردن، جوجه کشی
ادامه...
تُخم گُذاری کَردَن، جوجِه کِشی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menegakkan
اجرای قانون کردن، راست کردن، حفظ کردن
ادامه...
اِجرایِ قانون کَردَن، راست کَردَن، حِفظ کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meletakkan dalam panci
گلدان گذاشتن، در یک تابه قرار دهید
ادامه...
گُلدان گُذاشتَن، دَر یِک تابِه قَرار دَهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی