melibatkan melibatkan مُستَلزَم بودَن، دَرگیر کَردَن، دَست داشتَن دَر، شامِل شُدَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melepaskan melepaskan کِنارِه گیری کَردَن، آزاد کَردَن، صَرفِ نَظَر کَردَن، رَها کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melelahkan melelahkan خَستِه کَردَن، طاقَت فَرسا، خَستِه کُنَندِه، سَخت کوشانِه، پُرزَحمَت، سَخت دیکشنری اندونزیایی به فارسی