جدول جو
جدول جو

معنی melawan - جستجوی لغت در جدول جو

melawan
مقابله کردن، مخالفت کنند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ابری بودن، ابری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
حریف، علیه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نمونه ای، مثال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جنوبی، جنوب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
طنزپرداز، کمدین، مسخره باز، لطیفه گو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خدمتکار، پشیمانم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مراقبت کردن، پرستار، پرستاری کردن، نگهداری کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ردیابی کردن، مسیر، پیگیری کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جذّاب، فریبنده، دلنشین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ممنوع کردن، منع، ممانعت کردن، ممنوع، تحریم کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
شناور بودن، شناور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خدمت کردن، خدمت کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تحمّل کردن، خودداری کنید، بازداشت کردن، مقاومت کردن، محدود کردن، نگه داشتن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
چانه زدن، مناقصه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
داوطلب، حسگرها
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قابل مقابله، می تواند مبارزه کند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی