معنی malato - جستجوی لغت در جدول جو
malato
ضعیف، بیمار
ادامه...
ضَعیف، بیمار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
marcato
به طور قابل توجّه، مشخّص شده، مشخّص
ادامه...
بِه طُورِ قابِلِ تَوَجُّه، مُشَخَّص شُدِه، مُشَخَّص
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
malsano
غیرمفید، ناسالم
ادامه...
غِیرِمُفید، ناسالِم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
maculato
خال خال، خالدار
ادامه...
خال خال، خالدار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
majuto
پشیمانی
ادامه...
پَشیمانی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
malipo
پرداخت
ادامه...
پَرداخت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
malazi
محلّ اقامت
ادامه...
مَحَلِّ اِقامَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mawazo
ایده ها، افکار
ادامه...
ایده ها، اَفکار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
malas
بی حوصله، تنبل
ادامه...
بی حُوصِلِه، تَنبَل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
salvato
نجات یافته، ذخیره شده
ادامه...
نَجَات یافتِه، ذَخیرِه شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
molto
بسیار، خیلی
ادامه...
بِسیار، خِیلی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mnato
لزجت، ویسکوزیته
ادامه...
لَزِجَت، ویسکُوزیتِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
alto
بلند، بالا
ادامه...
بُلَند، بالا
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
alat
دستگاه، ابزار
ادامه...
دَستگاه، اَبزار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
malo
شرور، بد
ادامه...
شَرور، بَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
alto
بلند، بالا
ادامه...
بُلَند، بالا
دیکشنری پرتغالی به فارسی
saluto
سلام، احوالپرسی
ادامه...
سَلام، اَحوالپُرسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
malarz
نقّاش، نقّاش دیوار
ادامه...
نَقَّاش، نَقَّاش دیوار
دیکشنری لهستانی به فارسی
salato
شور، خوش طعم، ملحی، نمکین شده
ادامه...
شور، خُوش طَعم، مِلحی، نَمَکین شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
malvado
شرور، شریر
ادامه...
شَرور، شَریر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
halago
چاپلوسی
ادامه...
چاپلوسی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
barato
ارزان
ادامه...
اَرزان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
malang
بدبخت، فقیر
ادامه...
بَدبَخت، فَقیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
malade
بیمار
ادامه...
بیمار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
salado
ملحی، شور، نمکین شده
ادامه...
مِلحی، شور، نَمَکین شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
maldito
ملعون، لعنتی
ادامه...
مَلعون، لَعنَتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
maltrato
بدرفتاری، سوء استفاده
ادامه...
بَدرَفتاری، سُوءِ اِستِفادِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
gelato
یخ زده، بستنی
ادامه...
یَخ زَدَه، بَستَنی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
parlato
گفته شده، صحبت کرد
ادامه...
گُفتِه شُدِه، صُحبَت کَرد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
papato
پاپی، پاپ
ادامه...
پاپی، پَاپ
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mirato
هدف دار، هدف قرار گرفته
ادامه...
هَدَف دار، هَدَف قَرار گِرِفتِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
barato
ارزان
ادامه...
اَرزان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
falado
گفته شده، صحبت کرد
ادامه...
گُفتِه شُدِه، صُحبَت کَرد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
maluco
دیوانه
ادامه...
دیوانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
alto
بلند، بالا
ادامه...
بُلَند، بالا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی