جدول جو
جدول جو

معنی magang - جستجوی لغت در جدول جو

magang
کارآموزی کردن، کارآموزی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عزیز، عزیزم، دوستدار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
منظور داشتن، معنی، معنا
دیکشنری سواحیلی به فارسی
خوردن، بخور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تصویری از Paging
تصویر Paging
مقدمه مفهومی
صفحه بندی (Paging) تکنیکی در سیستم های عامل است که حافظه مجازی را به بلوک های ثابتی به نام صفحه تقسیم می کند و امکان نگاشت این صفحات به حافظه فیزیکی را فراهم می نماید. این روش مزایای متعددی در مدیریت حافظه ارائه می دهد.
کاربرد در فناوری اطلاعات
1. در سیستم های عامل: مدیریت حافظه مجازی
2. در معماری کامپیوتر: پیاده سازی در MMU
3. در پایگاه داده: صفحه بندی نتایج پرس وجو
4. در توسعه وب: تقسیم محتوا به صفحات مجزا
مثال های واقعی
- صفحه بندی 4KB در ویندوز و لینوکس
- Huge Pages در سیستم های با حافظه زیاد
- صفحه بندی نتایج در موتورهای جستجو
نقش در توسعه نرم افزار
در برنامه نویسی:
- مدیریت دستی حافظه در زبان های سطح پایین
- بهینه سازی دسترسی به حافظه
- پیاده سازی الگوریتم های جایگزینی صفحه
تاریخچه
توسعه صفحه بندی به دهه 1960 بازمی گردد:
- 1962: اولین پیاده سازی در Atlas Computer
- 1980: معرفی در معماری x86
- 2000: توسعه تکنیک های پیشرفته صفحه بندی
تفاوت با مفاهیم مشابه
- با ’’Segmentation’’ که از بلوک های متغیر استفاده می کند
- با ’’Swapping’’ که کل فرآیندها را جابجا می کند
پیاده سازی فنی
- در لینوکس: سیستم مدیریت حافظه
- در Windows: APIهای Virtual Memory
- در پردازنده ها: جداول صفحه (Page Tables)
چالش ها
- سربار ناشی از Page Fault
- تکه تکه شدن حافظه
- بهینه سازی اندازه صفحه
نتیجه گیری
صفحه بندی یکی از اساسی ترین مفاهیم در سیستم های عامل مدرن است که امکان اجرای برنامه های بزرگتر از حافظه فیزیکی را فراهم می کند.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
ورود، ورودی
دیکشنری هلندی به فارسی
دسترسی، دسترسی داشته باشید
دیکشنری آلمانی به فارسی
کشیده، متشنّج، با کشیدگی، تنش زده، هیجان زده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سرزنش آمیز، سرزنش کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
بالغ، رسیده، بالغ شدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کم تکراری، به ندرت، نادر، متفرّق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خشمگین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بردن، برنده شوید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آمدن، بیا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیچیدگی، شاخه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بدبخت، فقیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
راه رفتن، راهرو
دیکشنری هلندی به فارسی