معنی makan
makan
خوردن، بخور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با makan
makna
makna
مَعنَوِیَت، مَعنی، مَعنا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
yakan
yakan
سوزان، سوزاندَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
maken
maken
ساختَن
دیکشنری هلندی به فارسی