معنی lazima - جستجوی لغت در جدول جو
lazima
امری، باید، الزامی
ادامه...
اَمری، بایَد، اِلزامی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
yatima
یتیم، یک یتیم
ادامه...
یَتیم، یِک یَتیم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa lazima
الزامی، لازم است، آمرانه
ادامه...
اِلزامی، لازِم اَست، آمِرانِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa njia ya lazima
به طور ضروری، به صورت ضروری
ادامه...
بِه طُورِ ضَروری، بِه صورَتِ ضَروری
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa lazima
به صورت الزامی، بر حسب ضرورت، ضروراً، اجباری
ادامه...
بِه صورَتِ اِلزامی، بَر حَسبِ ضَرورَت، ضَروراً، اِجباری
دیکشنری سواحیلی به فارسی
laza
آزاد، کرفس
ادامه...
آزاد، کَرَفس
دیکشنری سواحیلی به فارسی
azim
استقامت، وضوح
ادامه...
اِستِقامَت، وُضوح
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
lima
پنج
ادامه...
پَنج
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
akima
محدود، آشوبگر
ادامه...
مَحدود، آشوبگَر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mzima
بالغ، کل
ادامه...
بالِغ، کُل
دیکشنری سواحیلی به فارسی
anima
روح
ادامه...
روح
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
wazimu
جنون، دیوانه، آشفته، دیوانگی، خشک مغزی
ادامه...
جُنون، دیوانِه، آشُفتِه، دیوانِگی، خُشک مَغزی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
lazim
رایج، مشترک
ادامه...
رایِج، مُشتَرَک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
maziwa
شیری، شیر
ادامه...
شیری، شیر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
laizoa
نجوا کرده، این دیوانه است
ادامه...
نَجوا کَردِه، این دیوانِه اَست
دیکشنری سواحیلی به فارسی
lamina
لمینت کردن، لمینت
ادامه...
لَمینِت کَردَن، لَمینِت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
lawama
محکومیت، سرزنش کردن
ادامه...
مَحکومِیَت، سَرزَنِش کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
hatima
سرنوشت
ادامه...
سَرنِوِشت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
hazina
گنجینه کردن، گنج
ادامه...
گَنجینِه کَردَن، گَنج
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuzima
غیرفعّال سازی، خاموش کردن، غیرفعّال کردن، خفه کردن
ادامه...
غِیرِفَعّال سازی، خاموش کَردَن، غِیرِفَعّال کَردَن، خَفِه کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
tazama
دیدن، نگاه کن، نگاه کردن، تماشا کردن
ادامه...
دیدَن، نِگاه کُن، نِگاه کَردَن، تَماشا کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
lawina
برف سنگی شدن، برق
ادامه...
بَرف سَنگی شُدَن، بَرق
دیکشنری لهستانی به فارسی
bila lazima
بی دلیل، بدون نیاز
ادامه...
بی دَلیل، بِدونِ نِیَاز
دیکشنری سواحیلی به فارسی