جدول جو
جدول جو

معنی lancar - جستجوی لغت در جدول جو

lancar
روان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

شام خوردن، برای صرف ناهار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پارس کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
رقّاص، رقصنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اختصاص دادن، اختصاص دهد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
سرود خوٰاندن، بخوٰان، خوٰاندن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
خسته شدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
کسب کردن، برنده شدن، بردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
مارک گذاری کردن، علامت گذاری کردن، علامت زدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
دستور دادن، ارسال کنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
لکّه انداختن، لکّه دار کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
خطّی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
کینه توزی، کینه، انتقام جویی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
کاشت کردن، گیاه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
خر خر کردن، خرّوپف کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
رقصیدن، برای رقصیدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
لکّه انداختن، لکّه دار کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
شماره گرفتن، تیک بزنید، علامت زدن، مارک گذاری کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
انداختن، پرتاب، پرتاب کردن، راه اندازی کردن، نیزه انداختن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
برنامه ریزی کردن، برنامه ریزی کنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
انداختن، راه اندازی، پرتاب کردن، راه اندازی کردن، ریختن، نیزه انداختن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تکّه کردن، تراشه، تکّه تکّه شدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ریختن، پرتاب کردن، راه اندازی کردن، انداختن، نیزه انداختن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
لنگ لنگ زدن، لنگی، لنگ لنگ حرکت کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ریز ریز شدن، نابود شده است، در حال فروپاشی، فشرده، ویران شده، ویران، متلاشی کردن، شکسته
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کاشت کردن، گیاه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
اتو کردن، آهن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
خسته شدن، تایر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
خراشیدن، خراش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
لرزان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
لنگر انداختن، لنگر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
گستاخ، متکبّر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خر خر کردن، خرّوپف کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
خوٰاندن، بخوٰان، سرود خوٰاندن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
قفل کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی